هالیوود معبد منجی ماسون ها

هالیوود معبد منجی ماسون ها

فراماسونری همواره با گردش آزاد سرمایه در دنیا به تجارت می‌پردازد و در قالب سازمان‌های خیریه ،سعی در ساختن چهره‌ای موجّه و مثبت از خود داشته است.

 

به طور خلاصه می‌توان روند تسلّط تفکر فراماسونری بر سینما را، به پرداختن سینما به موضوعات زیر عنوان کرد:

۱٫ اعتقادی

a. رواج عقیده به: ۱٫ صرفاً خالق بودن خداوند؛۲٫ استثمار و ظلم بر بشر توسط خداوند؛۳٫ بهشت زمینی؛۴٫ جادوگرایی و شیطان‌پرستی.۵٫ تکیه دادن انسان بر نیروی خود و نیروی جادویی شیطانی؛    ۶٫ ایجاد منجی‌ها و موعودهایی کاملاً زمینی و انسانی.

b. تخریب ادیان ابراهیمی با:۱٫ القاء شبهات در عقاید و باورهای ابراهیمی؛۸۲٫ القای شبهات در احکام و فرامین صادره از سوی خداوند و تخریب ادیان ابراهیمی؛۹    ۳٫ القا شبهه در اخلاق و اخلاق‌مداری و نتیجه آن؛۱۰ ۴٫ تخریب چهره قدسی انبیا و ارائه نظریه نابغه یا شیاد بودن انبیا؛۱۱    ۵٫ تمسخر، تحقیر و خراب کردن وجهه قدسی روحانیت و علمای دین به عنوان خادمین و حافظان شریعت؛۱۲    ۶٫ ترویج فساد و تحسین امیال و غرایز بی حد و حصر انسانی.۱۳

۲٫ تاریخی

    a. کهن‌سازی و بااصالت و ریشه نشان دادن خود؛    b. مظلوم‌نمایی و دروغ‌پردازی از سرنوشت خود و رفتار روحانیت با آن‌ها؛۱۴    c. توجیه مخفی‌کاری‌ها و رازآلود بودن فرقه و قوانین سخت حفاظتی سازمان؛۱۵    d. نخبه‌سازی و مقدس‌سازی رهبران و اعضا در طول تاریخ.

۳٫ فلسفی

    a. انسان‌گرایی (هیومنیزم)؛۱۶

    b. دئیسم؛۱۷

    c. کثرت‌گرایی (پلورالیزم) دینی؛

    d. جهان‌وطنی (کاسموپیلاتانیزم).۱۸-۱۹

۴٫ باستان‌گرایی و شرک‌گرایی

    a. ترویج مصر باستان؛۲۰    b. ترویج پاگانیسم (کافرکیشی) و نئوپاگانیسم;۲۱    c. ترویج هلنیسم یونانی؛    d. ترویج رومنیسم رومی؛    e. ترویج میترئیسم ایرانی؛۲۲    f. ترویج شیطان‌گرایی (سیتنیسم) و لوسیفریسم؛۲۳    g. ترویج کابالیسم.۲۴

  ۵٫ سمبلیسم

    a. نمادها:

    ۱٫ باستانی و کافرکیشانه:    ۱٫ اسفنکس    ۲٫ گونیا و پرگار    ۳٫ دستکش‌های سفید    ۴٫ جغد ۵٫صلیب شکسته    ۶٫ مار    ۷٫ بز بافومه    ۸٫ صفحه شطرنج    ۹٫ ماه    ۱۰٫ خورشید    ۱۱٫ چشم

    ۲٫ یهودی و دین‌مدارانه:    ۱٫ اعتقاد راسخ به وجود نژاد برتر و برگزیده    ۲٫ ستون‌های B و J    ۳٫ مثلث نورافشان    ۴٫ شیر    ۵٫ ستاره    ۶٫ کبوتر    ۷٫ خروس    ۸٫ عقاب    ۹٫ مار    ۱۰٫ تاج    ۱۱٫ زنگ طلایی، انار و سوسن    ۱۲٫ شمعدان هفت شاخه    ۱۳٫ تخماق    ۱۴٫ کلید    ۱۵٫ شاخه‌های اقاقیا    ۱۶٫ شمشیر نورافشان    ۱۷٫ نردبان    ۱۸٫ تمام نمادهای مربوط به کابالا، مصر، هلنیسم، رومنیسم، میترائیسم و سیتنیسم.

    b. اعداد:    ۱٫ اعداد هفت و دوازده    ۲٫ اعداد نه و یازده    ۳٫ عدد سیزده

در جست‌وجوی بهشت

فیلم ماتریکس؛ سمبل فیلم‌هایی است که خداوند را موجودی نشان می‌دهد که بعد از خلق، ناتوان از اداره آن و حتی برای بقای خود نیازمند به استثمار انسان است. در این فیلم انسان در اوان کودکی، درون محفظه‌ای ژله‌ای محبوس می‌شود تا با خیالش زندگی کند. سیمی نیز به نخاع هر انسانی وصل است و از نیروی انسان، انرژی ماشین بزرگ فراهم می‌شود و این‌گونه بشر استثمار می‌گردد. این بخش از فیلم‌نامه، توسط مرلین منسون۲۵ نوشته شده است.

منسون بیش از ۵۰ فیلم را نویسندگی و آهنگسازی کرده است. او نماد شیطان‌پرستی مدرن و ضدیت با خداست. فیلم مشهور «ماتریکس» با رویکردی نمادین به اساطیر کهن قوم یهود، قصه ظهور منجی و سفر به آرمانشهر یهود (ZAYAN یا ZION) را به تصویر می‌کشد. ناگفته نماند که «زایان» یا همان «صهیون»، نام کوهی مقدس در بیرون از شهر اورشلیم است که صهیونیست‌ها نام آن کوه را بر آیین خویش نهاده‌اند.

در فیلم «ماتریکس»، دنیا اسیر تاریکی است و تنها چند انسان آزادی‌خواه در یک زیردریایی اسرارآمیز که به کشتی نوح (ع) نسب می‌برد، با این دنیای تاریکی در ستیزند. مقصد زیردریایی، همان آرمانشهر «زایان» است که فقط ناخدا و رهبر گروه «کاپیتان مورفی» نشان دقیق آن را می‌داند. او منجی یا پیامبر جدید را از بین متخصصین کامپیوتر برمی‌گزیند!

جادوی شیطان

فیلم جادوی عملی (Practical Magic) سراسر تبلیغ و معرفی پاگانیسم و سلتی‌گری و جادوگری است. داستان فیلم، خانواده‌ای را نشان می‌دهد که هیچ وقت مسیحی نبودند و به اعتراف خود پاگانی هستند. هیچ وقت هم در این خانواده حرفی از خدا در بین نبوده است و تمام کارهای خود را با جادو رفع و رجوع می‌کنند. در نهایت مردم هم به سمت آن‌ها گرایش پیدا می‌کنند و با آن‌ها می‌آمیزند و مراسم‌ها و اعمال آن‌ها را هم می‌پذیرند.

فیلم پروژه جادوگر شهر بلر (The Blair Witch Project) داستان جوانانی را نشان می‌دهد که توسط جادوگری که گفته می‌شود در جنگل زندگی می‌کرده و بچه‌های شهر را می‌خورده است، کشته می‌شوند. این فیلم بسیار ترسناک و واقعی ساخته شده است. این فیلم در ترویج ویکنیسم۲۶ است. در پروژه جادوگر شهر بلر ۲، داستان از این قرار است که در پی پخش فیلم «جادوگر بلر، مردم و جهانگردان زیادی برای دیدن محل وقوع حادثه و سنگ‌های جادویی و قبرستانی که در آن بچه‌های کشته شده قرار دارند، به بورکسویل سرازیر می‌شوند. در این بین اکیپ‌های محلی به عنوان تور جادوگر بلر، مردم را به محل‌های مخصوص راهنمایی می‌کنند و تی‌شرت‌هایی که بر روی آن آرم ۲۷voodoo- عروسک چوبی که طلسمی از بچه‌های کشته شده است- وجود دارد.

زن و شوهری جوان که تحقیقاتی در مورد جادو و اثرات روانشناختی ترس و توهّمات ناشی از ترس کرده‌اند، برای تکمیل پروژه خود و اینکه جادوگر بلر را نفی کنند، به این محل رهسپار می‌شوند. نام دوم فیلم، «کتاب سایه»هاست (book of shadows) که نام کتابی است که نوشته‌ها و تقریرات جادوآموز از استاد جادوگر خود است که شامل اوراد و تعویذات سحر می‌باشد.

از جمله مفاهیم دیگری که در این فیلم وجود دارد، می‌توان به مراسم اهدای خود، بخور، قربانی، حلول‌گرایی، قدرت کم خداوند، تقدیرگرایی، قدرت زیاد نیروی اهریمن، بی‌خدایی، ارتباط با روح، حیوانات شیطانی (جغد البته منظور از منظر شیطان‌پرستان است)، عریان شدن، مراسم شب شنبه، الهه زن، کاهن زن، وردخوانی، طبّالی (از مراسم شبات و اهدا خود) و برانگیختگی انرژی اشاره کرد.اجرای مراسم شبات در هر دو فیلم و زنده کردن مناسک پاگانیستی و کافرکیشانه و فیلم‌های دیگری نظیر این، به چه دلیل می تواند باشد؟ حتی فیلمی به همین نام جادوگران شباتWitch’s Sabbath)28) در سال ۲۰۰۵ ساخته شد. نمونه های دیگر را نیز می توان در این زمینه اشاره کرد:

فیلم های:

    Witch’s Mirror 1960، Witch’s Curse1963، Witchouse1999، Witchouse 2 2000، Witches Of The Caribbean 2004، Witches Of Breastwick2005، Witches Night2007، Witches In Stitches1997، The Witches1990، Witches1966، Sorceress1995، Sorceress II1996، Black Magic1975، Black Magic 21976، Leak – Mystics in Bali 1981، Little Witches1996، The Black Magic2005، Merlin1998، Little Witches1996، Haunting Of Morella 1990، Hocus Pocus1993و Bibi Blocksberg2002

سوپرمنجی

منجی مرهم آمال بشر است که روزنه امید دینداران به رحمت خداوند و وعده‌های حق اوست. دیندارانی که منتظرند تا بر زمین وارث گشته و در مسیر صحیح و الهی حکومت را بر دست بگیرند تا خداوند عبادت شود، اما فراماسونری که منکر ادیان و خداوند و انبیا گشته است و همه آن‌ها را توهم می‌داند، دین خود را تحت عنوان نظم نوین جهانی بر همه غالب کرده است؛ اما پدیده منجی‌گرایی و آمدن شخصی که آمال آلام است، از ذهن بشر پاک نمی‌شود.

در این جهان پررنج و ظلم، نیاز به عدالت‌گستری مهربان ضروری است که دست مهرش بر سر بشر فرود آید. فراماسونری که نمی‌توانست از این جریان غفلت کند، با به انحراف کشیدن این مقوله و وفق‌سازی موعود با فرهنگ سکولار خود، موعودی به نام «سوپرمن» را در سال ۱۹۳۸ در شویی تلویزیونی ابداع کرد؛ منجی کاملاً زمینی و روشنفکر، روزنامه‌نگار و متمدّن با تمام شاخصه‌های فراماسونری.

شخصی که از خدا کمک نمی‌خواهد و با تکیه بر قدرت خود و هوش و درایت انسانی به کمک بشر می‌آید. موعود که در تمام دوره‌های تاریخی رنگ عوض کرده است؛ بت‌من، اسپایدرمن و حتی سوپر وومن‌ها در هر برهه یک رنگ. این رنگ باختن و به رنگ دیگری درآمدن، عادت شیادان است. در هنگامه مد شدن فمینیسم، سوپر وومن‌ها مانند زن گربه‌ای catwoman 2004 می‌آیند و وقتی شیطان‌پرستی مد شود، اسپایدرمن spider man29 پدید می‌آید. منجی‌هایی که به جای تئوری‌پردازی، تکنیسین‌هایی قابل (مثل نئو در ماتریکس)۳۰هستند.

شخصیت سوپر من، شخصیتی کاملاً یهودی است. روزنامه صهیونیستی هاآرتص، از قول یک مورخ می‌نویسد: قهرمان‌ها بسیار نیرومند بودند با قدرت‌هایی استثنایی. این قهرمان‌ها افرادی بیگانه بودند. بعضی اوقات هم آدم فضایی. آن‌ها تلاش می‌کردند آمریکا را به مسیر اصلی خود بازگردانند؛ چیزی که مفسّران آن را با وضعیت مهاجران در آن زمان مرتبط می‌دانند.

این روزنامه همچنین به نمونه‌ای واضح‌تر درباره “سوپرمن” اشاره می‌کند که صراحتاً بر یهودی بودن او تأکید می‌کند. این روزنامه به گزارش “MAD” درباره سوپرمن اشاره می‌کند و می‌نویسد:«در این نمایشگاه همچنین داستانی که در مجله “MAD” در سال ۱۹۹۴ به چاپ رسیده است، وجود دارد که “سوپرمن” را به عنوان پسریهودی “هیمان” و “دوریس فیلدستین ” از منطقه بروکلیت در نیویورک معرفی می‌کند. لباس او دارای ستاره داوود است و مادر او، تولد نوزاد را با رؤیاهای خود که او را در آینده دکتر می‌بیند، جشن می‌گیرد.»۳۱

این شیّادی تا حدی پیش می‌رود که قداست و پاکی که لازمه منجی بودن است، حذف می‌شود و زنازاده‌ها و کسانی که خانواده ندارند و همه مجرد هستند، موعود آرمانی فراماسونری هستند. در فیلم «این کودک را دعا کنید» (Bless the Child)، محصول ۲۰۰۰، کودی دختری زنازاده است که مادرش در یک تجاوز دسته‌جمعی او را حامله شده است و اکنون برای مقابله با شیطان انتخاب شده و با قدرت خود، شیطان و دار و دسته‌اش را نابود می‌کند. منجی‌ای که ردای مسیحیت دارد و مذهبی است، ولی زن است و زنازاده. در این فیلم بافومت، مار و انواع خطوط و نمادهای شیطان‌پرستان نمایش داده می‌شود.

توهین به یکتاپرستی

فراماسونری با ایجاد شبهه در فیلم‌های به ظاهر مذهبی و مقدس، پایه‌های ابتدایی تهاجم خود را آغاز کرد. در فیلم کتاب آفرینش (The Bible: In the Beginning) محصول ۱۹۶۶ که مطابق با تورات تحریف شده ساخته شده بود، با احتیاط شروع به تخریب پیامبران و وجهه مقدس آنان کردند. القا شبهات و ظالم نشان دادن خداوند، گام نخست برای نشانه رفتن ایمان مخاطبان جوان و نوجوان فیلم‌ها بود.

در صحنه‌ای که حضرت ابراهیم (ع) کودکش را به قربانگاه می‌برد، او را از کنار شهر سدوم قوم لوط که دچار عذاب شده بودند، می‌گذراند. ناگهان کودک پایش به جمجمه طفلی خُرد برخورد می‌کند و ماری از چشم جمجمه بیرون می‌آید که باعث هراس کودک می‌شود. کودک از پدرش سؤال می‌کند که این کودکان به چه جرمی عذاب شدند؟

این محاوره که از سوی حضرت ابراهیم (ع) بی‌جواب می‌ماند، در ذهن این کودک اثر می‌گذارد تا اینکه به قربانگاه می‌رود و وقتی با دست و پای بسته خود را می‌یابد، بیشتر از این از خدا متنفر می‌گردد. (در قضیه حضرت لوط (ع) و حضرت نوح (ع)، تا ۲۰ سال هیچ فرزندی از آن گناهکاران متولد نشد؛ یعنی کوچکترین فرد عذاب شده، حداقل ۲۰ سال سن داشته است.)

روند رو به رشد القائات و بی‌جواب ماندن این سؤالات سبب تضعیف اعتقادات عامه مخاطبان می‌شد. داستان‌هایی غیرواقعی از متدینین که به انواع بدبختی‌ها و بیماری‌ها دچار می‌شوند و خدایی برای شفا و اجابت خواسته‌ها نیست. دغدغه‌های یک معلول و یا نابینا و مطرح شدن ظالمیت خداوند و شبهه‌هایی از این دست، اثرات مخرّبی بر ذهن مخاطب بر جای می‌گذاشت. زیر سؤال بردن اصول ایمان مسیحی مثل، ایمان‌باوری کورکورانه و ضد عقل، اجبارگرایی در عرصه حکومت، ظلم‌پذیری نابخردانه، جنی شدن و قدرت شیطان؛ باعث تخریب شالوده ضعیف ایمانان و رویکرد آنان به سوی روشنفکری ماسونی شد.

به عنوان مثالی دیگر، در فیلم ۲۱ گرم (۲۱grem) الخاندرو شخصیت متعصب مسیحی که همه چیز خود را بعد از زندان از مسیح می‌داند، سعی در تربیت دینی کودکان خود دارد. در سکانسی از فیلم که پسر ده ساله‌اش خواهر هفت ساله‌اش را سیلی می‌زند، مرد به اجبار از دختر می‌خواهد تا سمت دیگر صورتش را که سیلی نخورده، به سمت برادرش بگیرد و پسر را مجبور می‌کند که سیلی دومی به خواهرش بزند، زیرا در انجیل تحریف شده، مسیح می‌گوید اگر کسی به تو سیلی زد، آن سوی صورتت را نیز به او بده تا سیلی دیگری بزند.

در فیلم تابستان عشق من My Summer Of Love (2004)، دو جریان خداگرایی مسیحی و بی‌خدایی نیچه، کنار هم قرار گرفته است. جریان مسیحی با تمام نشانه‌های شناختی سطحی و بدون مغز و با تکیه بر شهود و تولد دوباره، مورد تمسخر قرار گرفته است. این جریان چون با عوام‌فریبی و سعی در خدایی شدن بدون شناخت و با پیروی از القائات کلیسای پروتستانی است، نمی‌تواند در جریان مشکلات زندگی نقش التیام‌بخشی را ایفا کند. مونا دختری است که پدر و مادرش را از دست داده و برادرش هم در زندان بوده و شخصیت او نیاز به یک حامی دارد.

او خود را در دامن مردی که بتواند از او حمایت کند، می‌اندازد؛ ولی به دلیل جوّ خراب جامعه، ریکی او را درک نکرده و از او سوء استفاده می‌کند. از سوی دیگر برادرش هم در زندان دچار تحوّل شده و خواستار تغییر در رفتار و در پیش گرفتن سویه جدیدی در زندگی است. او این تغییر را به نفع خویش می‌بیند و برای رهایی خواهرش از مشکلات می‌خواهد او را هم وادار به تبعیت از خود کند. خواهرش که نمی‌تواند شادی و سیر واقعی زندگی را در روش برادر ببیند، به مخالفت بر می‌خیزد. فیلم، مردم دیندار را افرادی شیّاد معرفی می‌کند که سعی می‌کنند کمبودهای خود را با دینداری جبران و رفتارهای پست خود را توجیه کرده و دیگران را نیز به این روش سخیف وادار کنند.

قتل انبیا (ع)

در فیلم آخرین وسوسه‌های مسیح (The Last Temptation of Christ)، مسیح را فردی متعصب معرفی می‌کند که به خاطر ترک دنیا، نامزدش را رها کرده و نامزد بیچاره‌اش (مریم مجدلیه) روسپی می‌شود. وقتی به پیامبری می‌رسد، برای حلالیت گرفتن در صف مشتریان مجدلیه می‌نشیند تا نوبتش شود و بعد از او حلالیت می‌طلبد. داستان به اینجا ختم نمی‌شود و در وقایعی که برای عیسی مسیح (ع) اتفاق می‌افتد؛ مانند نزول وحی و یا معجزه، شک و دودلی او نمایش داده می‌شود و او را بین مرز ایمان و کفر معلّق نگه می‌دارد.

توهین به عیسی مسیح (ع) در فیلم‌های گوناگون صورت پذیرفته است و با روا داشتن تهمت‌های سخیف‌شان، قدسی بودن او و مادرش را به زیر کشیده‌اند. در فیلمی با معرفی کردن عیسی به عنوان یک همجنس‌باز و روابط او با حواریون، درصدد توجیه رهبانیت او برآمده‌اند و در فیلم دیگری او را ثمره زنای مادرش معرفی می‌کنند یا در خیابان‌های آمریکا او را لخت و عور در حال خواندن اشعار سخیف و حرکات مستهجن نشان می‌دهند.در فیلم یک سال Year One (2009) تمام پیامبران از آدم تا ابراهیم (ع) را به سخریه گرفته و داستان‌های آنان را چیزی شبیه افسانه‌های خنده‌دار و مضحک درآورده است.

سیلی به خادمان خداوند

تمسخر روحانیت و شکستن جایگاه قدسی آنان، سرلوحه فیلم‌ها قرار گرفته است. در این فیلم‌ها کشیش‌ها افرادی هوسباز و زناکار معرفی می‌شوند و یا افرادی طمع‌کار و سوء استفاده کننده از قدرت در سریال مرغ خارزار The Thorn Birds (1983) کشیشی را نشان می‌دهد که به سراغ مزرعه‌داری می‌رود و با دختر تازه به بلوغ رسیده او روابط عاطفی برقرار می‌کند و در نهایت با همان دختر که هم شوهر دارد و هم فرزند، زنای محصنه انجام می‌دهد و نوزادی نامشروع از این رابطه متولد می‌شود و کشیش هم در نهایت به یک کاردینال اعظم مبدل می‌گردد.

نشان دادن روابط دختر جوان راهبه و پسر جوان راهب به صورت مخفیانه در فیلم ۴۰ روز و ۴۰ شب ۴۰   (Days and Nights 40(2002   و تعداد زیادی از فیلم‌های دیگر، جز شکستن هنجار و تقدس روحانیت در ذهن جوانان و نوجوانان کاری انجام نداده است. در فیلم خواهران مجدلیهThe Magdalene Sisters (2002)،‌ تعدادی راهبه را نشان می‌دهد که به اجبار به کلیسا آورده شده‌اند و کشیش‌های مرد از آنان سوء استفاده می‌کنند و دختر داستان، با فریب پسر باغبان، کلید باغ را به دست می‌آورد و از آن‌جا فرار می‌کند. در پایان فیلم هم نوشته می‌شود این داستان واقعی است و این دختر اکنون در سن فلان سالگی با چهار ازدواج و طلاق در فلان شهر زندگی می‌کند. نمونه‌های دیگر را نیز می‌توان در این زمینه اشاره کرد. فیلم‌های:

    The Devils (1971), Antonia (1995), La mala educación (2004) ,Priest (1994), Maya (2001),Breakfast on Pluto (2005), Bakjwi (2009), In nome del papa re (1977), Il Decameron (1971), Ein Leben lang kurze Hosen tragen (2002) ,Camila (1984) ,Agios Prevezis (1982) ,The Pit and the Pendulum (1991) ,El crimen del padre Amaro (2002), Nine Lives (2004), Airplane II: The Sequel (1982), Il prete bello (1989), Storie scellerate (1973), Last Rites (1988,) Hera Purple (2001) ,Monsignor (1982), The Order (2003), Final Judgement (1992) ,Lucrezia giovane (1974) ,Sins (2005), Le bon roi Dagobert (1984), Schulmädchen-Report 5. Teil – Was Eltern wirklich wissen sollten (1973), Adam & Eve (2002), Gay PriestJeffrey (1995), Ordinary Sinner (2001) ,Year One (2009) Release (2010)

دجّال دیجیتالی

«بگذار ملّت آمریکا برای یک بار بفهمند که این نه یک انحطاط طبیعی، بلکه توطئه حساب شده و ویرانگری است که ما را احاطه کرده است…» این جمله‌ای است که «هنری فورد» آمریکایی قریب نود سال پیش در روزنامه مشهور «دیر بورن ایندیپندنت ـ Dear Born Indipendent» نوشت و آمریکاییان را از سقوط در منجلاب فساد مادی و انحطاط اخلاقی برحذر داشت. او در سلسله مقالات معروف خود، از جریان سازماندهی شده و نظام‌مندی سخن گفت که تدریجاً با ترویج لیبرالیسم اخلاقی و تساهل اعتقادی، جامعه آن روز آمریکا را به سمت فساد و تباهی سوق می‌داد.

نشان دادن گناهان و کم کردن بار عذاب وجدان و یا توجیه گناهان؛ از دیگر برنامه‌های هالیوود است. ساخت فیلم‌های متعدد از زندگی فاحشه‌های دوران جنگ و دوران رکود اقتصادی، توجیه‌گر عمل قبیح این گناهکاران و عاصیان درگاه خداوند شده است و از شخصیت آنان فرشتگانی مهربان و ایثارگر پدید آورده است. روند ضد اخلاق‌گرایی صنعت فیلم هالیوودی، آنچنان پیشرفته است که همجنس‌بازی زنان و مردان و کودک‌آزاری، بدون هیچ دغدغه و اعتراضی پذیرفته می‌شود و حتی جوایز متعدد می‌گیرند.

فیلم قوی سیاه (black swan)که نامزد جایزه اسکار ۲۰۱۱ بود، داستان رقاصه باله‌ای است که به طور علنی و آشکار، اعمال منافی عفت از خود در فیلم نشان می‌هد.در فیلم مالنا (Malèna)، زن یکی از رزمندگان ایتالیایی که در جنگ به سرنوشت نامعلومی دچار شده است، روسپی نیروهای نازی می‌شود و بعد از پایان جنگ که شوهرش برمی‌گردد، برای فرار از حرف مردم، به شهر دیگری کوچ می‌کنند. یا در فیلم هانیبال(Hannibal)، زنان و مردانی دزدیده می‌شود تا عده‌ای دیگر از خونشان حمام بگیرند.

نشان دادن زدن گردن این زنان و مردان دزدیده شده و فوران خون آن‌ها تا پر شدن وان حمام از خون آن‌ها و یا خوردن گوشت آدمیزاد و یا کشتن کودکی ۱۰ ساله با اسلحه جلوی هم بازی‌هایش؛ تنها نمونه‌ای اندک از صحنه‌های خشونت‌بار و وقاحت‌آمیز این فیلم‌هاست.در فیلم گناه اصلی (orginal sin) با بازی آنجیلینا جولی، داستان زنی یتیم را نشان می‌دهد که دست‌آویز یکی از پسران نوانخانه‌ای شده است که در آنجا بزرگ شده‌اند. پسرک شیاد از این دختر به عنوان طعمه برای دزدیدن ثروت مردان ثروتمند استفاده می‌کند و او را به زنی آن‌ها می‌فرستد، در حالی که خود با او رابطه دارد.

در فیلم کوئین، زندگی نویسنده‌ای مجنون به تصویر کشیده می‌شود که داستان‌های جنسی می‌نویسد. در این فیلم، نویسنده مجنون بارها به خداوند توهین می‌کند. امثال این فیلم‌ها که به زندگی گنهکاران و نشان دادن گناهان آن‌ها می‌پردازد، بسیار زیاد است که دیگر نیازی به آوردن ندارد و شاید بتوان گفت فیلمی که در آن گناه نمایش داده نشود، ساخته نمی‌شود.

شُرب خمر، قماربازی، دزدی، همخوابگی محارم، قتل، تجاوز، همجنس‌گرایی، اعتیاد به مواد مخدر، خیانت در روابط همسرانه، دروغ و فحش‌های رکیک؛ نقل و نباتی است که در هالیوود رایج است. در این بخش نیازی به اشاره به چند فیلم نیست و به جرئت می‌توان هر فیلمی که در هالیوود تولید می‌شود را نام برد.

دروغ‌پردازی و توجیه‌گری

فراماسونری همواره با گردش آزاد سرمایه در دنیا به تجارت می‌پردازد۳۲ و در قالب سازمان‌های خیریه۳۳و بشردوستانه، سعی در ساختن چهره‌ای موجّه و مثبت از خود داشته است. رویکرد سینمایی دهه اخیر هالیوود هم، ساخت و پرداخت چنین جلوه‌ای از این سازمان بوده است. ماسونرها با سری فیلم‌های گنجینه ملی۲۰۰۴ National Treasure، سری رمز داوینچی(da vinchi code) و سری مستند راز(SECRET)، سعی کرده‌اند تاریخچه‌ای ساختگی برای خود دست و پا کنند.

در این سری‌ها خود را افرادی آزاد، مستقل، بشردوست، نخبگان جامعه و مورد قهر مذهب نشان می‌دهند که در طول تاریخ خود را با حفظ اسرار محافظت کرده و میراث خود را تاکنون به دست بشر کنونی رسانده‌اند و از مخاطب می‌خواهند که او اکنون از این میراث حفاظت کرده و با احترام فراوان، از میراث‌داران این ارث گرانبها، تقدیر کنند و در هر جا که نامی از ماسون شنیدند، قدردان زحمات آنان باشند؛ گنج و میراثی که مذهبی‌ها سعی در تخریب آن داشته‌اند، زیرا که می‌خواستند با این ترفند بر مغزها و اراده‌ها حکومت کنند و انسان را به استثمار بکشانند که به یُمن وجود ماسون‌ها، عقیده آزادی برای آن‌ها به ارمغان آورده شده است.

گنجی که در آن مشت خدا باز می‌شود و نشان می‌دهد چگونه خداوند بشر را تحت بردگی خود درآورده و استثمار می‌کند و آزادی‌های او را ممنوع کرده است. گنجی که نشان می‌دهد خداوند تنها یک خالق است که جهان را خلق کرده و بازنشسته گردیده است و عده‌ای سودجو با اسم نبی و بعد از آن به اسم روحانی چگونه از این ناآگاهی مردم سوء استفاده کرده و بر گُرده اجداد و نیاکانشان نشسته و حکومت کرده‌اند. حکومتی که پادشاهان سایه خداوند و روحانیون بازوی خداوند بودند.

ماسونرها در قداست و شرافت گنج خود و آزادی فکری که دست‌آورد اصلی آن است، یادآور می‌شوند که آن را از دل تاریخ سیاه قرون وسطی، به وسیله آزادمردانی که یوغ شکنجه‌ها را تحمل کرده، ولی اسرار خود را حفظ کردند، به دست انسان امروزی رسانده‌اند. در فیلم گنجینه ملی، پیرمردی برای نوه خردسالش داستان ارتباط شوالیه‌های معبد و بنیان‌گذاران آمریکا را بیان می‌کند. او به نوه‌اش می‌گوید شوالیه‌های معبد به همراه فراماسون‌ها محافظان گنج آمریکا بوده‌اند. پدربزرگ سعی دارد برای نوه خود که نماینده نسل جوان آمریکا است، هویتی قهرمانانه و افتخارآمیز از شوالیه‌های معبد و گروه دنباله‌روی آن‌ها یعنی فراماسون‌ها به تصویر کشد.

کودک :پدربزرگ ؟… ما شوالیه‌ایم؟ پدربزرگ: می‌خوای باشی؟… خیلی خوب. زانو بزن… ‘بنجامین فرانکلین گیتس’… شما وظیفه ‘شوالیه های معبد’  ‘میسون‌های آزاد ‘و خانواده گیتس رو به عهده می‌گیری… آیا قسم می‌خوری ؟کودک: قسم می‌خورم.فیلم فرمان (the order)، داستان یک شوالیه فنلاندی به نام چارلز لیوایلنت است که برای جنگ به اورشلیم می‌رود. او وقتی می‌بیند شوالیه‌ها با این‌که به خدا ایمان دارند مرتکب قتل و خونریزی می‌شوند، مسیر خود را از شوالیه‌های دیگر جدا می‌کند و روزهای زیادی در خیابان‌های بیت‌المقدس سرگردان می‌شود. او کشف و شهودهای خود را در جریان سرگردانی‌اش در بیت‌المقدس در کتابی به نام فازار مکتوب می‌کند.

این مکتوبات اساس شکل‌گیری فرقه‌ای مذهبی می‌شود که از اعتقادات سه مذهب اصلی اسلام، مسیحیت و یهود آمیخته است. او بعدها از طرف پاپ‌ها و مقامات مذهبی مسیحیت، به کفر و ارتداد متهم می‌شود و توسط شوالیه‌ها کشته می‌شود. در پی کشته شدن او، فصل نهایی کتابش گم می‌شود؛ فصلی که در آن به دو نکته مهم اشاره شده است: یکی نقشه گنج سلیمان و طلاهایی که در زیر شهر اورشلیم پنهان شده است و مورد دیگر که البته بسیار مهم‌تر از گنج می‌باشد، پیش‌بینی انقلابی در آینده است.

در ادامه فیلم، در زمان حال و در اواخر قرن ۲۰ می‌بینیم که در فلسطین اشغالی، فرقه‌ای شبیه شوالیه‌های معبد وجود دارد که پیرو چارلز لیوایلنت می‌باشند و معتقدند در کتاب فازار، پیش‌بینی جنگی خونین بین اسلام و مسیحیت شده است و آن‌ها باید با تخریب مسجدالاقصی شرایط این جنگ را به وجود آورند. به چند نمونه فیلم در این زمینه اشاره می کنیم:     Seongbulsaui bam1970, Rencontre avec le dragon2003, Tempelriddernes skat 1 2006, Tempelriddernes skat 2 2007, Tempelriddernes skat 3 2008, Don’t Wake the Dead 2008 ,Arn – Tempelriddaren 2007

سراب خودخواهی

فطرت پاک و تشنه معنویت جوانان غربی و شرقی در دو دهه اخیر سبب سرخوردگی‌شان از این نوع فیلم‌ها شد که با برنامه‌ای حساب شده، چرخ این تانک به جهت معنویت حرکت کرد و برای تسکین دادن روح تشنه جوانان، از مُسکّن‌ها و مُخدّرهای معنوی استفاده بردند و به تبلیغ معنویتی بدون خدا پرداختند. معنویت و آرامشی که با اعتقاد به آموزه‌هایی تجربی و عقلانی و گاه متوهّمانه و شرک‌گرایانه جایگزین تعالیم به سخره گرفته انبیا (ع) شد. اوج خودخواهی و کبر در خودپرستی است که این ماشین جنگ فرهنگی با تولید فیلم‌های شبه معنوی، فطرت‌های الهی را به فطرت‌هایی شیطانی مبدّل ساخت.

در فیلم جنگجوی درون ۲۰۰۶peaceful warrior، پسر ژیمناستی که برای مسابقه آماده می‌شود، در حادثه رانندگی پایش خُرد می‌شود و امید خود را برای رفتن به المپیک از دست می‌دهد. در این حال با پیرمردی آشنا می‌شود که به او روحیه خودباوری و اتکا به خود را یاد می‌دهد و در نهایت پسر در المپیک شرکت می‌کند و موفق می‌شود.

نمونه فیلم‌هایی که در آن از خدا خبری نیست و هیچ چیز با دعا و توسل حل نمی‌شود، در هالیوود به حداکثر رسیده است و شاید بتوان به جرئت گفت فیلمی که در آن وجود خدا لمس شود، نایاب است.تبدیل ادیان ابراهیمی به ادیان غیر ابراهیمی، از دیگر پروژه‌های سینمای هالیوودی است. در این روند سعی می‌شود تا افراد از دین ابراهیمی به شدت متنفّر شده و جواب سؤالات خود و آرامش خود را در ادیان و فِرَق غیر ابراهیمی بیابند. ادیان غیر ابراهیمی زمینه‌ساز سلوک شخص به سمت خودپرستی و خودمحوری است. در این نوع آیین‌ها، همه چیز برای رسیدن به آرامش است نه بندگی.

در فیلم دود مقدس ۱۹۹۹Holy Smoke داستان از این قرار است که روث؛ دختر مسیحی بسیار لاابالی است و در سفر به هند، به خاطر روح حقیقت‌جویش، به چشیدن لذت معنوی و باز شدن چشم سوم توسط بابا میهمان می‌شود. این بیداری ناگهانی برای روث، او را مشتاق می‌کند تا گمشده خود و خستگی‌های مذهب قبلی یعنی مسیحیت را با دین جدید ترمیم کند. روث دختری سکسی است که با سؤالات جدی در مورد فلسفه زندگی روبرو بوده و اکنون می‌تواند برای هر کدام از سؤال‌های خود یک پاسخ قانع‌کننده بیابد. خانواده روث نگران از تغییر ناگهانی روث و مذهب بیگانه، سعی در برگرداندن او دارند.

پی جی روانشناسی که تخصص او خارج کردن افراد از فرقه است، مأمور انجام این عملیات می‌شود، ولی متأسفانه پی جی خود عامل نیست و شخصی بی‌اخلاق است، چرا با بی‌تقوایی و عدم پرهیز و سوء استفاده از موقعیت خود، حرف‌های خود را زیر سؤال می‌برد. و نیز این‌که پدر روث که با منشی‌اش فرار می‌کند و خیانتی در حق مادر روث می‌کند نیز از مخالفان سرسخت مذهب هندوئیسم است. همچنین برادر دیگر روث همجنس‌باز است و زن برادر دیگر روث، به نام ایوان، خیانت‌پیشه و خارج از اخلاق خانوادگی عمل می‌کند.

این همه بی‌عفتی از سوی خانواده مسیحی و سوء استفاده از موقعیت‌ها باعث می‌شود روث میان آیین تازه و اختلالات ایجاد شده توسط پی جی سرگردان شود، ولی عاشق شدن پی جی و تأیید حرف‌های روث توسط پی جی، قوّت قلبی برای روث می‌شود که به راهش ادامه دهد. در کل فیلم سعی می‌شود که خانواده‌های مسیحی و یا افراد مردّد برای گرویدن به آیین هندوئیسم را کاملاً از شک و تردید بیرون بیاورد و با مطرح کردن سؤالات سختی که فرد متخصصی می‌پرسد و جواب‌های قانع‌کننده، شک و شبهه را از دل آن‌ها بیرون کند و زمینه مناسبی جهت گرویدن به آن آیین ایجاد کند. به چند نمونه از این فیلم‌ها اشاره می‌کنیم:

    The Man Who Would Be King (1975) Au hasard Balthazar (1966) The Holy Mountain (1973) Easy Rider (1969) About Schmidt (2002) The Drifter (2009) Exils (2004) The Trial of Billy Jack (1974) Hide Out (2004) Broken Rhyme (2006) استفاده از نمادها و ترویج آن‌ها در فیلم‌ها برای آماده‌سازی ذهنی مخاطب از اعتقادات و داستان‌های مرتبط با آن، بسیار زیاد مورد استفاده قرار می‌گیرد. مثلاً در یک مورد، minster حیوانی به شکل انسان و با بدن اسب که از افسانه‌های یونانی است، در قریب به دوهزار فیلم مورد استفاده قرار گرفته است. تعداد فیلم‌های مروّج باستان‌گرایی به دلیل کثرت حذف گردیده است.

    پی‌نوشت‌ها:

۱٫ Marie-Georges-Jean Melies

2.dreyfus alfred

3. Emile Francois Zola نویسنده مستهجن‌نویس فرانسوی که در آثارش با نسبت دادن زنای کشیش با دختران و زنای محارم، تنفر عمومی را برانگیخت و بارها توسط مردم مورد اعتراض‌های شدید واقع شد. او فردی اومانیست بود که بی‌خدایی در آثارش موج می‌زند.

۴٫ در وب سایت ویکی پدیا در لیستی تحت عنوان یهودیان آمریکایی شاغل در هالیوود قریب به ۱۴۰۰ نفر از بازیگران، کارگردانان، تهیه کنندگان، فیلم برداران و دیگر عوامل سینمایی لیست شده است.

    List of Jewish American entertainers در سایت ویکی پدیا با آدرس -http://en.wikipedia.org/wiki/List_of_Jewish_American_entertainers

5. http://www.unitylodge.ca/home / در سایت لژ unity lodge 710 g.r.c کانادا تعداد بیش از ۱۲۰ نفر از اعضای این لژ که در هالیوود مشغول به کار هستند، در مقاله ای با نام ماسون ها در هالیوود اعلام کرده است. این فقط یکی از لژهای سراسر دنیاست و آن هم به صورت آشکار لیست خود را ارائه کرده است. John Aasen،William Bud Abbott،Max Asher،Eddie Baker،Josephine Baker، Phil Baker، Carl Ballantine،Leslie Banks ،Theda Bara ،Billy Barty ،Billie Bevan، John Boles، George Brent،Joe E. Brown،Edgar Buchanan ،John Bunny ،Bob Burns، Sir Michael Caine، Cantiflas،Eddie Cantor،Glen Cavender ،Charles ‘Charlie’ Chase ،Louis W. Chaudet، George M. Cohan، Ray Bidwell Collins،Chester Conklin، Donald Crisp، Ossie Davis،Don DeFore،Joseph DeGrasse ، Reginald Denny،Brian Donlevy، ،Charles R. ‘Buddy’ Ebsenjr ،Leon Erroll،Douglas Fairbanks, Sr. ،George D. Fawcett ،George Formby، Christian J. Frank،Clark Gable ،John Gilbert، Harold Edward ‘Red’ Grange، Walter Hampden،Oliver Hardy، Jean Hersholt، DeWolf Hopper،Harry Houdini،Burl Ives ،Al Jolson ،Buck Jones،Duke Kahanamoku ، Emmett Kelly Jr.، Fred Kelsey، Max Asher, Eddie Baker, Billie Bevan, GlenCavender, Chester Conklin, Fred Kelsey , Hank Mann،Otto Kruger ،Carl Laemmle،Bert Lahr ،Robert Z. Leonard، Elmo Lincoln، Harold C. Lloyd،Hank Mann، Frank Morgan، Conrad Nagel،Oscarito، Dick Powell، Richard Pryor،Chips Rafferty، MattiHelgeRanin، Roy Rene،Michael A. Richards، Don Rickels، Paul Robeson،Edward G. Robinson،Charles P. ‘Chic’ Sale ،Peter Sellers ،Milton Sills،Richard ‘Red’ Skelton ،Leo Slezak،Sir C. Aubrey Smith ، Lewis Stone،Lyle Talbot، Danny Thomas، John Charles Thomas،John R. Thomas،Richard Todd ، Hal Brent Wallis،Henry B. Walthall،David Warfield ،Karl Adrien “Grock” Wettach ،Thomas A. Wise، William Wyler، ‘Ed’ Wynn،Frank R. Adams،Nathan Axelrod ، Carter T. Barron،J. Stewart Blackton، Charles Albert Browning،Ray Collins، Norm Crosby، Cecil B. DeMille،Ned E. Depinet،Victor Fleming ، William Fox،Clark H. Getts، Arthur Godfrey، Ernest Haller،Rufus King، Chester Lauck ‘Lum’،Norris Goff ‘Abner’ ،Louis B. Mayer، Hal Mohr ‘Phantom of the Opera’، Rafael Sabatini،Felix Salten (Felix Salzmann)، Joseph M. Schenck، Jack L.Warner،Pelham Greville Wodehouse، William Wyler،Darryl F. Zanuck، Florenz Ziegfeld، Adolph Zukor

6. http://freemasonry.bcy.ca/fiction/cinema.html با عنوان Masonic references in cinema فیلم ها عبارتند از Across the Pacific (1942)

    The Affair of the Diamond Necklace (2001) ،,L’Âged’or (1930), Aliens (1986),American Gangster (2007) ,Anatomie (2000) ,El Ángelexterminador “The Exterminating Angel” (1962), The Ant Bully (2006), The Apocalypse Watch (1997), Arachnophobia (1990), Are You a Mason? (1915), Are You a Mason? (1934), Bad Boys II (2003), Big Fish (2003) ,Bird (1988), Bobby Bumps Starts a lodge (1916), Brothers War (2009),The Celebration. “Dogme 1, Festen” (1998), Chan Is Missing (1982), Collateral (2004) ,Conspiracy Theory (1997), Coup de torchon (1981), Cremaster Cycle (1995-2002), The Da Vinci Code (2006) ,Dance of the Dead (2008) ,Dolores Claiborne (1995) ,Domino (2005), Elmer Gantry (1960) ,The End of Days (1999), Erin Brockovich (2000), Fargo (1996) ,Flushed Away (2006), From Hell (2001)

    Gattopardo, Il “The Leopard” (1963), Ghosts of Mississippi (1996), The Godfather Part III (1990), Guess Who (2005), Gypsy (1962), Help! (1965), Hollywood Homicide (2003), How to Marry a Millionaire (1953), How to Succeed in Business Without Really Trying (1967)

    The Imaginarium of Doctor Parnassus (2009), In Cold Blood (1967), Into the Wild (2007), Jack the Ripper (1988), Keeping in Shape (1942)

    Kiss Me, Stupid (1964), League of Extraordinary Gentlemen (2003), The Librarian (2006), Like Water for Chocolate [Como aguapara chocolate] (1992), Lone Star (1996), Lonely Hearts (2006), Lost Horizon (1937), Mad Max Beyond Thunderdome (1985), Magnolia (1999)

    The Majestic (2001) ,The Man (2005) ,Man on the Moon (1999) ,The Man Who Would Be King (1975) ,Miami Vice (2006) ,Midnight in the Garden of Good and Evil (1997), Mississippi Burning (1988), Murder at the Gallop (1963), Murder by Decree (1979), Nashville (1975), National Treasure (2004), National Treasure Two: Book of Secrets (2007), Nostradamus (1994), Once a Mason (1919), Overboard (1987), Paint Your Wagon (1969), Paper Moon (1973), Peggy Sue Got Married (1986), Revelation (2001), Road Rage (1999), Rosewood (1997), The Searchers (1956), Secrets (1982), Shoot ‘Em Up (2007), The Shop on Main Street (1965), Short Circuit (1986), Slacker (1991), Spartan (2004), State of Play (2009), Take Me Out To The Ball Game (1948), They All Laughed (1981), Things to Come (1936), Tombstone (1993), True Grit (1969), True Grit (2010), Unstable Fables: 3 Pigs & a Baby (2008),U-Turn (1997), War and Peace (1968), Wall Street: Money Never Sleeps (2010) ,We Own the Night (2007) ,Who Framed Roger Rabbit (1988), What Planet Are You From? (2000), What’s Eating Gilbert Grape (1993), Z (1969)

7. یکی از گسترده‌ترین و تأثیرگذارترین گروه‌های ماسونی در طول قرن هجدهم که در راستای ترویج آئین‌های شیطان‌گرایی نقش بسزایی را بازی نموده، انجمنی با عنوان «انجمن آتش جهنم» است. این انجمن که ابتدا در سال ۱۷۱۹ میلادی توسط فیلیپ دوک وارتن و دوستانش در انگلستان تأسیس شد، در مدت کمی شاخه‌های متعددی در سراسر اروپا ایجاد کرد. دوک وارتن که یکی از اعضای جوان انجمن‌های فراماسونری آن زمان در انگلستان و ایرلند بود، در مدت کمی توانست درجات بالایی در این انجمن‌ها به دست آورد، به طوری که در سال ۱۷۲۲ سمت استادی را از لژ انگلستان دریافت نمود. شعار اصلی این انجمن که بعدها جزء اصلی‌ترین شعارهای جریان شیطان‌گرایی در قرن‌های بعد شد، این بود: ‘هر کاری دوست‌داری انجام بده’. این شعار اولین بار در قرن ۱۶ توسط نویسنده اومانیست فرانسوی فرانکیس رابلیس مطرح شده بود. مشهورترین شاخة انجمن آتش جهنم توسط شخصی به نام سرفرانسیس داشوود در سال ۱۷۴۶ در انگلستان پایه‌گذاری شد. داشوود در آن زمان یکی از سیاستمداران و از اعضای پارلمان انگلیس بود و بعدها به عنوان رییس کل خزانه داری انگلستان منصوب شد. این گروه که در ابتدا تنها ۱۲ نفر عضو داشت پس از مدت کوتاهی اعضای زیادی از میان طبقه اشراف و سیاستمداران انگلیس را به خود جذب نمود. یکی از مراکز تجمع این گروه در دهکده وست ویکمب امروزه به مکانی توریستی با عنوان ‘غارهای انجمن آتش جهنم’ در انگلستان مبدل شده است. از اواخر قرون وسطی، آیین‌های شیطانی باب روز شد که مهمترین آن ‘ جادوی سیاه ‘ بود. در این دوران یهودی‌ها، جادوگری را به کتاب مقدس کشانیدند و مطالبی را به عنوان اسرار کتاب مقدس در زمینه جادوگری مطرح کردند. سپس جادوی حروف را ساختند و اینچنین شد که جادوگران مسیحی و یهودی با یکدیگر همدست شدند. ص۱۲: در قرن هجدهم، طغیان علیه عقل و منطق آغاز گردید. داستان خون آشام‌های شبانه و وامپیرها نتیجه تمام تکامل جادوگری در لژ های ماسونی بود. تاریخ جادوگری، ایرج گلسرخی، ص۱۱ و ۱۲٫

۸٫انکار ملائک خدا : در قرآن کریم ، در مورد ایمان به ملائک خدا ، چنین آمده است : « رسول بر آنچه خدا بر او نازل کرد ایمان آورده و همه مؤمنان نیز همه به خدا و فرشتگان خدا و کتب و پیامبران خدا ایمان آوردند [ و گفتند ] ما میان هیچ یک از پیامبران خدا ، فرق نگذاریم. فرمان خدا را شنیده اطاعت کردیم. پروردگارا ، ما آمرزش ترا می خواهیم و می دانیم که بازگشت ما به سوی توست.»در این مورد دیدگاه های ماسونی چنین است : « با این اطلاعات مختصر ومفید، می توان نتیجه گیری کرد، این موجودات که بعد از پیغمبر از طرف کسی رؤیت نشده و به نام ملائک به مردم شناسانده شده ، تصوری است سمبلیک از ذهن و خیال که در تمام ادیان از آن‌ها نام برده شده است.» انکار بقای ارواح و آخرت : آیات کریمه قرآن مجید ، در مورد روح چنین می فرماید : «[ ای پیغمبر ] ترا از حقیقت روح می پرسند. جواب ده که روح به فرمان خداست و آنچه از علم به شما داده اند بسیار اندک است.» «سپس آن  [ نطفه بیجان ] را نیکو بیاراست و از روح خود در آن دمید ، و شما را دارای چشم و گوش و قلب با حس و هوش گردانید ، باز بسیار اندک شکر و سپاسگزاری حق می کنید.» «کافران می گویند، آیا پس از اینکه ما در زمین نابود شدیم ، باز از نو زنده خواهیم شد؟ بلی [البته زنده خواهید شد] لیکن آن‌ها به شهود و لقای خدایشان کافرند. » در این مورد نظر ماسون ها چنین است : « بروز افکار بقای ارواح، به اندازه عقیده بر وجود خدا، قدیمی و کهنه است.»ـ ( نشریه معمار سنان ، شماره ۲۴ ، ص۳۲ « آیا بعد از مرگ ، حیات وجود خواهد داشت ، بشر هنوز نتوانسته است به این سوال پاسخ دهد. » (نشریه معمار سنان ، شماره ۲۴ ص ۸ سال ۱۹۷۷) : انکار دوزخ و بهشت : ماسون‌ها از عالم آخرت، بهشت و جهنم؛ به صفات موهوم و خیالی توصیف کرده‌اند و این دلیل بارزی از بی‌اعتقادی آن‌ها به دنیای آخرت است. از دیدگاه ماسون‌ها، برای داشتن اخلاق نیک، نیازی به دین نیست. دین که منبع اخلاق است، از نظر آن‌ها سبب ایجاد بیم و امید در دل انسآن‌ها می‌شود و در اخلاق یک فرد متدین، فضیلت به چشم نمی‌خورد. کسانی که عکس این مسائل را مدعی گردند، از طرف قشر ماسون به بی‌عقلی متهم می‌شوند. به عقیده ماسون‌ها، به پیروی از روش اولیسون، اخلاق نیز با توجه به شرایط زمان و مکان، بایستی در معرض تحول و دگرگونی قرار گیرد؛ به عبارت دیگر یک عمل منافی عفت، فردا به عنوان مظهر اخلاق نیک معرفی شود. اساس و اصل اهداف ماسونی، ضایع کردن ارزش‌های اخلاقی در جامعه است. ص۲۰۷: هدف نشریه های ماسونی در متدین نشان دادن ماسون ها ، فریب دادن اذهان عمومی است. ماسون ها که با توجه به محتویات کتب و نشریاتشان و مدارک موجود ، لامذهب شناخته می شوند دارای تشکیلات سازمان یافته ای هستند که اهداف و مقاصد آن ، در نشر اخلاق پست و انتشار فساد در جامعه ، علی الخصوص جوامع مسلمان خلاصه شده است.) مبانی فراماسونری، هارون یحیی، ص ۱۹۱ تا ۲۰۷٫

۹٫ماسون‌ها ظاهراً، مبارزه با خرافات و عقاید کهنه را هدف خود قلمداد می‌نمایند، ولی در اصل، هدف باطنی آنان مبارزه با ادیان به ویژه دین اسلام است. با این وصف نه تنها با وجود بسیاری از عقاید خرافی و توضیحات گمراه‌کننده تورات تحریف‌شده، علیه آن فعالیتی نشان نمی‌دهند، بلکه در مقام ستایش و تمجید دین یهود نیز برآمده‌اند. (مبانی فراماسونری، هارون یحیی، ص ۲۷۵)

۱۰٫به عقیده ماسون‌ها، به پیروی از روش اولیسون، اخلاق نیز با توجه به شرایط زمان و مکان، بایستی در معرض تحول و دگرگونی قرار گیرد. به عبارت دیگر یک عمل منافی عفت، فردا به عنوان مظهر اخلاق نیک معرفی شود. اساس و اصل اهداف ماسونی، ضایع کردن ارزش‌های اخلاقی در جامعه است. (مبانی فراماسونری، هارون یحیی، ص ۲۰۶).

۱۱٫انکار وحی و نبوت: «مگر عیسی مسیح، افکار مربوط به دین مسیحیت را از محل و محیط زندگی خود، منطقه جنوب غربی آناتولی و سرزمین مزوپوتامیه، جمع‌آوری ننمود؟ مگر محمد، اساس اسلام را از منطقه خودش الهام گرفته، تثبیت نکرد؟» با این توضیحات، معلوم می‌گردد، ماسون‌ها ضمن رد اسلام مبتنی بر وحی الهی، عقیده دارند که اسلام قواعدی است که توسط یک فرد داهی و باهوش، با جمع‌آوری آداب منطقه، به وجود آمده است، در حالی‌که اساس د


نظرات شما عزیزان:

دوستدار علم
ساعت18:32---10 شهريور 1392
سلام:
وب خیلی خوبی داری .به وب من هم سری بزن. من لینکت کردم لینکم کن. بیا در وبم عضو بشو ضرر ندارد .چیزی هم ازت کم نمیشودنظر یادت نرود..


النا
ساعت18:31---10 شهريور 1392
سلام سعید :
وب خیلی خوبی داری .من لینکت کردم تو هم منو لینک کن.
ممنونم


نگین
ساعت20:21---8 شهريور 1392
سلام دادا میسی خبر دادی خیلی خوب بود مطالبات واقعا ممنون من که لینکت کردم

نفس
ساعت0:23---6 شهريور 1392
سلام داداش سعید لینکتون کردم می شه شما هم منو لینک کنید؟
راستی... از وب زیباتون دوباره ممنونم


bita
ساعت12:13---4 شهريور 1392
لینکـــــــــــــــــ شدی

mobina
ساعت19:35---3 شهريور 1392
yeki mano begire!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

asma
ساعت11:25---3 شهريور 1392
س. داش سعید مرسی تو خوبی؟ وب توهم حرف نداره خیلی بدردم خورد . دوست داشتی لینکم کن تا بلینکمت

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : شنبه 2 شهريور 1392 | 17:24 | نویسنده : saeed |
.: Weblog Themes By VatanSkin :.